سفارش تبلیغ
صبا ویژن

❤ خدا جون دوستت دارم ❤


[ دوشنبه 95/6/29 ] [ 1:14 صبح ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

دخترک که از درس جبر نمره نیاورده بود و بهترین دوستش هم او را ترک کرده بود پیش مادرش رفت و گفت: “همش اتفاق های بد می افته!” 

مادر که در حال کیک پختن بود از او پرسید که آیا کیک دوست دارد؟ 

و دخترک جواب داد: “البته! من عاشق دست پخت شما هستم.” 

مادر مقداری روغن مخصوص شیرینی پزی به او داد دخترک گفت: “اه..! حالم رو به هم می زنه!” 

مادر تخم مرغ خام پیشنهاد کرد و دختر گفت: “از بوش متنفرم!” 

این بار مادر رو به او کرد و پرسید: “با کمی آرد چطوری؟” و دختر جواب داد که از آن هم بدش می آید. 

مادر با چهره ای مهربان و متین رو به دخترش کرد و گفت: بله شاید همه این ها به تنهایی به نظرت بد بیایند ولی وقتی آنها را به اندازه و شیوه مناسب با هم مخلوط کنیم یک کیک خیلی خوشمزه خواهیم داشت! 

خداوند نیز این چنین عمل می کند؛ ما خیلی وقتها از پیشامدهای ناگوار از پروردگارمان شکایت می کنیم در حالی که فقط او می داند که این موقعیت ها برای آمادگی در مراحل بعدی زندگی لازم است و منتهی به خیر می شود. باید به خداوند توکل کرد و اطمینان داشت که همه این موقعیت های به ظاهر ناخوشایند معجزه می آفرینند. 

مطمئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد چون در هر بهار برایت گل می فرستد و هر روز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند. پروردگار هستی با اینکه می تواند در هر جای این دنیا باشد قلب تو را انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگویی گوش می کند و تو باید صبور باشی و این مراحل را طی کنی.. 

 


[ شنبه 94/12/8 ] [ 9:13 عصر ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

مثل خدا باش …

خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن !


مثل خدا باش...

با مظلومان و درمانده گان دوستی کن.


مثل خدا باش...

عیب و زشتی دیگران را فاش نکن.


مثل خدا باش...

در رفتار باهمه ی مردم عدالت را رعایت کن …


مثل خدا باش...

بدون توقع و چشمداشت نیکی کن.


مثل خدا باش...

بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن.


مثل خدا باش...

با بزرگواری و بی نیازی از مردم زندگی کن.


مثل خدا باش...

اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش.


مثل خدا باش...

مهربان تر از همه...


[ دوشنبه 94/11/5 ] [ 4:36 عصر ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

" خداوندا "

     آرامم کن همان گونه که دریا را

      پس ازهرطوفانی آرام میکنی

   راهنمایم باش که دراین چرخ وفلک

      روزگار بدجورسرگیجه گرفتم

               ایمانم راقوی کن 

      که تو را درتنهای ام گم نکنم

                " خداوندا "

      من فراموش کارم اگر گاهی 

       یا لحظه ای فراموشت کردم 

       توهیچ وقت فراموشم نکن

                " خداوندا " 

رهایم مکن حتی اگرهمه رهایم کردن

         " خدایا دوستت دارم "

واز تو میخواهم صبح امروز و 

و فرداهای من و دوستانم را با

عشقت با رزقت با مهربانیت گرم کنی


الهی آمین


[ دوشنبه 94/6/9 ] [ 8:57 صبح ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

خدایا...

دلمان را به تو می‌‎سپاریم

دلی که همچون یک دفتر پر است از

غم، دلتنگی، گناه و آرزو...

خدای من

با دستان مهربانت قلمی بردار

و به لطف خودت پاک کن گناهانمان را

خط بزن غمهایمان را

و دلی رسم کن در دفتر دلمان

به بزرگی دریاومستجاب کن دعایمان را ،ای پرودگار....


[ جمعه 94/5/23 ] [ 7:42 عصر ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

خدایا....

می ترسم بگویم راضی ام به رضای تو....

چون رضای تو شاید فراتر از ظرفیت من باشد....

چون آرزوهای من شاید برخلاف رضای تو باشد....

خدایا....

اگر ثروتی خواستی به من عطا فرمایی قبلش ظرفیتش را عطا بفرما....

اگر نعمتی خواستی عطا فرمایی قبلش معرفتش را عطا بفرما....

اگر امتحانی خواستی از من به عمل آوری قبلش سعه صدر و ذکاوتش را عنایت بفرما....

اگر رنج و محنتی خواستی بر سر راهم قرار دهی قبلش صبر و توانایی تحملش را عطا بفرما....

خدایا....

همیشه عاشقم بوده ای....

یاریم کن تا همیشه عاشقت باشم....


[ یکشنبه 94/5/4 ] [ 6:26 عصر ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

خداوندا....

من آن گنجشک بیمارم....

و میدانی

از اعجاز نگاه تو ، امید عافیت دارم....

دلم را با امید و شور و سرمستی ،

به طوق رحمتت بستم....

همینجا در کنار سفره ی گسترده ات هستم....

مرا همسفره با ش?ن پرستو کن....

ولی اصلی ترین حرف دلم این است ؛

که این گنجشک زخمی را ،

خداوندا پرستو کن....

به کوچیدن نیاز مبرمی دارم....

من از پرواز در اوج تو درک مبهمی دارم....

خـــــــداوندا....مرا دریــــــــاب....


[ چهارشنبه 94/4/10 ] [ 8:1 عصر ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

بارالها ؛ مهربانترین....

به ما بیاموز که دل آدمی عصاره وجود توست ، حرمت دلها را از بین نبریم....

به ما بیاموز که دوست داشتن را فراموش نکنیم و آنان که دوستمان دارند را از خاطر نبریم....

به ما بیاموز که سوگند راست بودن دروغمان را نام تو نسازیم....

به ما بیاموز که به ناحق کردن حق دیگری عادت نکنیم....

به ما بیاموز همان باشیم که قولش را به تو دادیم : "انسان"....


[ یکشنبه 94/4/7 ] [ 12:39 عصر ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

خدایا....

گوشه چشمی از تو کافیست تا ؛

هر رنجی به رحمت....

هرغصه ای به شادی....

هر بیماری به سلامتی....

هر گرفتاری به آسایش و آسانی....

هر فراقی به وصل....

هر قهری به آشتی....

هر زشتی به زیبایی....

هر تاریکی به نور....

هر ناممکنی به معجزه....

تبدیل شود....


پروردگارا....

تمام وجود و هستیمان را....

آرزوهایمان را....

غرق نگاه معجـــــــــــــزه گـرت بفرما.....

آمــــــــــــــــین یا رب العالمین


[ پنج شنبه 94/4/4 ] [ 5:41 عصر ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]

دعا میکنم....

برای تو....

برای خودم....

برای همه مان....

کسی چه می داند....شاید خدا دسته جمعی نگاهمان کرد....


دعا میکنم....

برای دلهایمان....

برای چشم هایمان....

برای گریه ها و خنده هایمان....

دعا میکنم....


مهربان خدای من....

میدانم که تا آسمان راهی نیست....

ولی تا آسمانی شدن ، راه بسیار است....

این دست های خالی به سوی تو بلند میشود....

ما بی سلیقه ایم ؛ طلب آب و نان میکنیم....

تو خود ، ای خزانه دار بخششها....

بهترین ها را برایمان مقدر کن....


آمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین....


[ پنج شنبه 94/4/4 ] [ 12:0 صبح ] [ مرضیه ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اهل کاشانم.... روزگارم بد نیست.... تکه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی.... مادری دارم بهتر از برگ درخت.... دوستانی بهتر از آب روان.... و خــــــــــــــــــــــدایی که در این نزدیکی ست....
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 17553